یلدا

ساخت وبلاگ

یک عده ای دیدم چس کلاس گذاشته اند تو اینستاگرام که چرا یلدا و خلاصه فیگور غم اندیشی جامعه شناختی گرفته اند به خودشون.

دلم می خواست با لحن امپراتور کوزکو بهشون می گفتم برووووووو برو خودتو بشور! نکبت!

یلدا، فرق می کرده با پارتی مختلط که حالا اگه عرقش جور نشد و دیجی باحال گیر نیومد، کلا حال نده. 

اگه اون دختر درازه و اون لونده که اون سری اومده بودند نباشند، کیف نمی ده!

نه باباجان

یلدا، تمرین و استراتژی گذروندن دراز ترین تاریکی است!

چگونگی رد شدن از سرد ترین دوره هاست!

بماند که چون نمی فهمیمش مجبورم دیماه یکبار قیام کنیم خرداد یکبار مهر و آذر و آبان هم یکبار، منتهی، 

اگه یلدا یلدا بوده، به شکم چرونی اش نبوده که حالا اگه گرون شده باشه دیگه موضوعیت نداشته باشه. نه عمو. یلدا را می گرفتند که بفهمند، تو ناخودآگاهشون بشینه، وقتی سرما و تاریکی بی انتها به نظر میاد، باید دور هم بود! با هم بود! که نمود اون سرما و درازا به چشم نیاد!

می گه باید جمع بشید ببینی تو از کیا هستی و کیا از تو اند، که تا به یک آخوری رسیدی فکر نکنی بهترین کار اینه که اختلاس کنی در بری بری خارج تنهایی خوب زندگی کنی. نه مفنگی. نه ابله!

یلدا داره بهت می گه دور هم و باهم است که اوقات به خوشی سپری می شه بنابراین اگه به میز و منصبی رسیدی بجای اینکه برداری در بری تنهایی، محیط را برای خودت و بقیه ای که ارتباط خونی و عرفی و انسانی باهات دارند مطلوب کن. اونجوری است که تو هم تو محیطی که مطلوب بقیه است بهت خوش می گذره و لذّت می بری از دو پاره روزی که عمرت داده اند. الان دلم می خواست یک مرد پیدا می شد دو تابعیتی های مجلس و دولت و وزیر و وکیل را معلوم می کرد ببینیم کیا هستند که چشمشون به جایی دیگه است! کلا چه معنی می ده رجل سیاسی دو تابعیتی باشه ؟ می خواد باشه باشه، مسوولیت نباید داشته باشه! اینکه خودم اینجا و دلم اونجا می شه همین گندی که الان هست!

گشنمه...

 

روز اول...
ما را در سایت روز اول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : orange99 بازدید : 96 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 14:04