سفر

ساخت وبلاگ

عصر، دفاع یک دانشجوی دکتری بود. ارائه به برزیلی بود و طبعا من نرفتم منتهی بعد از اون که دفاع تمام شد حوالی شش عصر، صدام زدند که تو آزمایشگاه جشنی برپاست، تو هم بیا. رفتم و خب یک میزی که همیشه پر از سنگ و خاک بود را مرتب کرده بودند و روش دو مدل کیک و یک مدل پنیر گوسفندی و کیک ماهی و کیک گوشت و دو تا خوردنی دیگه گذاشته بودند با چند بطری آب میوه

دیگه تا ملت جمع شدند اساتید مربوطه هم اومدند باضافه زن و بچه های طرف. 

مراسم اینجوری بود که استاد یارو رفت از تو یخچالش تو آزمایشگاه دو بطری شراب آورد و دانشجوی مزبور با کلی زور چوب پنبه را از سر بطری بر داشت و همه براش دست زدیم و بعد استادش برای همه یک نیم لیوان شراب ریخت و دستشون داد. بعدها گفتند کنیاک بود. من که نمی فهمم. گویا سی درصد قرار بود الکل داشته بشه. بهرحال.

بعدش دیگه ملت کم کم از خودشون پذیرایی کردند دیگه. من یک لقمه نون پنیر خوردم که مزه خاصی نمی داد، یک تکه هم کیک ماهی خوردم که یک چیزی بود تو مایه اینکه ماهی پخته را ریز و داغون کنی که دیده نشه حالا با آرد و باقی چیزها بریزی سرخش کنی مثل کتلت اما دوکی شکل و حجیم. بوی ماهی می داد و چون نمک فلفل نداشت طعم به یاد ماندنی ای نداشت منتهی، خوب بود. 

نمی دونم چرا اینقدر سیر بودم. از بقیه چیزها نخوردم! دلم نخواست. دیگه از اون شاه کیک بهم اصرار کردند یک قاچ برداشتم عینهو نون بود حاوی مغزها و کشمش و روش هم که انواع میوه ها. گویا تو ایام کریسمس زیاد ازش درست می کنند و می خورند. ولی واقعا کیک نبود. نون بود.

دیگه بعدش هم استاد محترم یک عالمه پروسه شراب گیری را برام توضیح داد و از شرابی که بهم تعارف کرده بود و نخورده بودم برام گفت. کلا تو شراب انگار شیرین بودن خیلی امتیاز است. همه هی می گن شیرین است شیرین است. و اصولا اینها با شیرینی نافشونو بریده اند انگار. حداقل اسمش شیرینی است اگه حالا چندان هم شیرین نباشد

بگذریم.

سیمکارت موبایلم نرسید دستم و فردا بدون سیمکارت دارم می رم سفر! امیدوارم مشکلی پیش نیاد. 

روز اول...
ما را در سایت روز اول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : orange99 بازدید : 91 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 19:59